یکشنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۸۱
موضوع: بين دو تعطيلي و كلاس هاي دانشگاه!
امروز دانشگاه تربيت معلم كلاس داشتم و صبح زود بايد مي رفتم. بين التعطيلين(هل هذه العبارت صيحيحه؟) بود و از همون اول راه معلوم لود كه امروز هم تعطيل خواهد بود.
خيابان آزادي خلوت تر از هميشه بود. سرويس دانشگاه هم كه هميشه پر مي شد، فقط نصفش پر شد.!
كلاس ما هم كه تو رفتم، هيچكس نبود !اما خيلي زود سه نفر اومدندو من هم درس را شروع كردم.
از اينكه آبستراكسيون كرده بودند و نيامده بودند، عصباني شدم و تصميم گرفتم كه حسابي حالشونو بگيرم.
مثلا قرار شد كه از كسايي كه نيومدند يك نمره از نمره نهاييشون كم كنم. هم چنين قرار شد هفته ديگه امتحان ميانترم بگيرم.
البته از اول قرار نبود كه ميان ترمي وجود داشته باشه. اما چون امروز نيامدند، من هم تصميم گرفتم كه از آنها امتحان بگيرم و كمي به خودشان بيايند.!
به نظر من كه مشكل از سيستم هست و ربطي به دانشجو ها نداره ! يعني وقتي سيستم دودره باشه، اعضاي اون سيستم هم دودره مي شوند. و اين يك اصل كامل بديهي است.
...
كلي براشون تصميم هاي بد گرفتم.. (بيشتر از اين نمي تونم بگم. چون ممكنه شاگردهام اينجا را بخونند!!!)
----------
اما خودمونيم ها ! من خودم كه دانشجو بودم(و هستم!) از اين كارها نمي كردم؟.
اما به قول دوستم، اگه سخت تر مي گرفتند، شايد الان وضعيتمان خيلي بهتر بود...
---------
(همين دوستم مي گفت امروز براي اولين بار سر يك كلاس حاضر شده اما استاد محترم و هيچ كدوم از دانشجوها هم نيامدتد!!)
نویسنده: ناصر ساعت
۲/۲۲/۱۳۸۱ ۰۱:۴۰:۰۰ بعدازظهر
لینک