دوشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۱
امروز رفتم كرج امتحان پايان ترم بگيرم.درس تكنولوژي اطلاعات
از اونجايي كه مي دونستم بچه ها سر openbook بودن امتحان بحث خواهند كرد. سوالها را طوري طرح كردم كه خيلي فرق نكنه. همچنين تعداد سوالها را آنقدر زياد دادم كه فرصت گشتن توي جزوه را هم نداشته باشند. وقت امتحان هم كه كم بود ! 15 تا سوال و 90 دقيقه وقت..
----
خودم فردا امتحان دارم. فردا ساعت 11 صبح، از 230 صفحه، 80 صفحه را خوندم و بقيه شو بايد تا فردا بخونم. كتابش فارسي است و مطالبش هم ساده و جذاب (خيلي جذابه جون كلش!).
برم بخونم تا فردا نيافتادم. (به قول يكي از دوستان با اين خوندن حتما مي افتم.) اما من كه اهل افتادن و اين حرفها نيستم..
----
امروز تهران گرم گرم گرم بود. وحشتناك بود. جهنم بود.
توي اين هواي گرم، هيچ چيزي ارزش بيرون رفتن نداره.
----
امروز توي دانشگاه، كارت هاي كنكوري ها را پخش مي كردند.. بيچاره كنكوري ها .. در اين دو سه شب چه خانواده هايي كه تا صبح بيدار مي مونند و خوابشون نمي بره..
نویسنده: ناصر ساعت
۴/۱۰/۱۳۸۱ ۰۶:۳۲:۰۰ بعدازظهر
لینک