یکشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۱
قرار بود فردا سه شنبه نشست سالانه دفتر تجكيم در دانشگاه شهيد بهشتي برگزار گردد اما بنا به دلايلي كه از قبل هم معلوم بود اين نشست لغو شد.
از بين بسياري از دانشگاههايي كه براي برگزار نشست ساليانه انتخاب شده بودند، تنها دانشگاه شهيد بهشتي بود كه اجازه برگزاري را به تحكيميها داده بود. و بقيه دانشگاهها بنا به دلايل مختلفي از جمله فشار بالادستيها از قبول ميزباني اين نشست امتناع كرده بودند.
اين نشست از جهات بسياري مي توانست براي جنبش دانشجويي مهم باشد. چرا كه اقليت تحكيم با حمايت بي شائبه صاحبان قدرت توانسته بود با تبليغات بسيار زيادي كه همراه با حمايت روزنامه كيهان و صداسيما (مخالفان هميشگي دفتر تحكيم وحدت) بود نشست سالانه خود را در ساري برگزار نمايد.
نشست شهيد بهشتي مي توانست به بسياري از سوالات در مورد دفتر تحكيم واقعي و مورد قبول دانشجويان پاسخ دهد و نشان دهد كه آنچه اكثريت دانشجويان مي خواهند كدام تحكيم است. اما به نظر مي رسد هنوز بسياري از قدرتمندان براي رسيدن به قدرت و براي شكست حريف، حاضرند به هر كاري دست بزنند و از تمام ظرفيتهاي غيرقانوني خود استفاده كنند و به خوبي نشان دادند كه حتي حاضر به رعايت قوانين بازي هم نيستند. چه برسد به اينكه شاهد پيروزي رقيب باشند... ظاهرا ايجاد و حمايت از انجمنهاي موازي انجمن اسلامي كافي نبوده و ايجاد تحكيم موازي تحكيم وحدت نيز بايد اضافه ميشد.
در هر صورت اين كارها و اين نابازيها ! به جنبش دانشجوي مي فهماند كه از راههاي اصولي و قانوني نمي تواند به حق مسلم خود برسد و براي بقا و رسيدن به حق دانشجويان ناچار به پذيرش يكي از سه راه زير ميباشد:
--- استفاده از راههاي غير قانوني و توسل به باندها و پايگاهي موجود قدرت (كاري كه رقيب اقليت به خوبي انجام داد)
--- خويشتنداري و عقل مداري دانشجويان جوان در مقابل دغل بازي و احساسي گري و قدرت بازي بزرگان.
--- و يا مشاهده پايمال شدن حق مسلم دانشجويي در جامعه مدني ايران!!!
يقينا حداقل پاسخ جنبش دانشجويي به اين اقدامات، به صورتهاي مختلفي از جمله تحريم انتخابات، سرباز زدن از حمايت در مواقع حساس(جنگ و...) و ... ظهور خواهد كرد.