دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۱
يك حادثه جالب:
طبق معمول هر روز، امروز هم آخر وقت كه كارم تموم شد رفتم سراغ وبلاگها و قبل از همه چي رفتم سراغ وبلاگ سلمان. وبلاگ سلمان از اون وبلاگهايي هست كه من حتي يك روز هم خواندنش را قضا نكردهام.
سلمان يك لينك داده بود به مصاحبهاي كه ccwmagazine باهاشون كرده بودند..
وقتي عكس سلمان را ديدم، حسابي شوكه شدم.!
هرگز فكر نميكردم كه سلمان همون دوست عزيز دانشكدهمون باشه كه خيلي موقعها ديده بودمش و حتي با هم درس هم داشتهايم!!.
خلاصه اينكه حسابي ذوقيدم و حسابي براي من درس شد ... !
آخرين بار هم ديروز ديدمش، اما باز هم نمي دونستم كه ايشون همون سلمان مشهور وبلاگ هستش.
نذر كردم كه اينبار كه ببينمش حسابي باهاش حرف بزنم. در مورد خيلي چيزها.
مثل اون قضيه يار در خانه و ما گرد جهان مي گرديم شد..
نویسنده: ناصر ساعت
۶/۱۸/۱۳۸۱ ۱۰:۲۷:۰۰ بعدازظهر
لینک