يوووووووووهووووووووووووووووو-------بالاخره تونستم !
واقعا كار سختي بود . تومايه‌هاي خنثي كردن بمب و اين حرفها بود.
خيلي هم حال داد.
“هارد” يكي از دوستامون فرمت شده بود ! يعني مي خواست لينوكس نصب كنه كه زده بود هاردشو اشتباهي فرمت كرده بود. ما هم در يك عمليات شهادت طلبانه نشستيم تا نصف شب و هاردشو براش بازيابي كرديم. يارو كم مونده بود از تعجب شاخ در بياره. مخصوصا اينكه كلي فايل مهم و به درد بخور داشت.
راستي اگه شما هم همچين بلايي سرتون اومد، به ما بگين تا در يك چشم به هم زدن درستش كنيم ( حالا شما فرض كنيد در دو چشم به هم زدن)
يكي ديگر از مزاياي وبلاگ اينه كه آدم وقتي خيلي هيجان زده مي شه و كسي هم نيست كه خوشحالي اونو ببينه ميتونه در اون بنويسه .:-) اينطور نيست ؟