چهارشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۱
امروز يك پسر خوب، كه در بلاگستان به دات نت هم مشهور است و بك دوست ديگرمان علي پرورش دات كام را زيارت كردم... از قبل قرار بود يكي بياد از من يواشكي عكس بگيره و به همين خاطر من صبح، كاملا حواسم جمع بود كه كسي نتونه عكس بگيره :-)
اين عكس مثلا يواشكي گرفته شده، اما من قبلش متوجه شده بودم.. يك بار هم دوستم گفت كه اوني كه داره عكس مي گيره دوست شما هست؟ من هم كه از قبل ميدونستم حامد دات نت خواهد بود، بر گشتم و رفتم سراغشون. اين عكس هم مال زماني بود كه من ايشان را ديدم اما دو دل بودم كه سر جايم بمانم تا عكس بگيره يا اينكه بروم سراغشون و سلام و احوالپرسي كنم ! نتيجه دودلي من چيزي شده كه در عكس ديده ميشه.(عكس كه مهم نيست)اما اگه دنبال اوريجينالترش هستين، من را در سالن 7 توي كوچه مي تونين ببينين. (يعني چي ؟!؟)
تنها در مورد دوربين حامد بايد بگويم كه من فكر مي كردم كه دوربينش بزرگتر از اين حرفها باشه !
--------------
در مورد ملاقات با دوستان اينترنتي حرف بسيار است. معمولا آدمها با اون چيزي كه در internet هستند، خيلي فرق دارند. در اينترنت، طرف مقابل، كسي است كه ما خودمان در ذهنمان ايجاد كردهايم و اغلب، با واقعيات موجود خيلي فرق دارن. مثلا من خودم در اينترنت، احساس مي كنم با اون چيزي كه در خارج اينترنت هستم،خيلي فرق دارم و باز اين احساس را دارم كه مي تونم هر تصويري كه بخواهم از خودم ايجاد كنم...بنابراين در استفاده از اينترنت براي آشنايي با افراد در مسايل حياتي زندگي! بايد خيلي محتاط بود...
نویسنده: ناصر ساعت
۶/۲۷/۱۳۸۱ ۰۸:۵۳:۰۰ بعدازظهر
لینک