شنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۱
امروز،آخرين روز نمايشگاه با تمام روزهاي آن فرق داشت. از اول صبح كه رفتم، سريع وسايلها را مرتب كردم و رفتم سراغ غرفههايي كه كارشان با كار ما مرتبط بود و يا مي تونستيم همكار بشيم و يا مي تونستند مشتري ما باشند.
اول رفتم سراغ شركتهايي كه در زمينه e-commerce كار مي كردند. كلي باهاشون بحث كردم و بعد هم به اتفاق يكي ديگه از دوستام سراغ شركت همكاران سيتم و مشاورين پارس رفتيم. جلسهما با اين دو شرزكت خيلي طولاني شد. فكر ميكنم در همكاران با بيشتر مديرانشان صحبت كرديم و حدودا دو ساعتي جلسه طول كشيد.
براي من خيلي لذت داره كه در فيلدي كار كنم كه شديدا بهش علاقه دارم و ميتونم توش حسابي پيشرفت كنم.... فكر كنم من بايد يك چيزي تو مايههاي مديريت بازرگاني و اقتصاد ميخوندم تا كامپيوتر !
در ضمن، كارت ويزيت تمام شركتهاي شركت كننده در نمايشگاه را گرفتيم كه بعدا بتونيم براشون بروشور و كاتالوگ محصولاتمان را بفرستيم.
نویسنده: ناصر ساعت
۶/۳۰/۱۳۸۱ ۰۸:۱۸:۰۰ بعدازظهر
لینک