شنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۱
و اما نمايشگاه:
تازه نهار خورده بودم كه مصطفي اومد پيشم. مصطفي همشهريم هست و معمولا آخر هفتهها ميآد پيشم و اينبار كه فهميده بود نمايشگاه هستم اومده بود غرفه ما !
براش نهار خريدم و بعد از اينكه نهار را خورد به من گفت كه در غرفه روبرو (صاايران) يكي داره ارگ ميزنه،بيا بريم اونجا. اول اون رفت و به دنبالش هم من رفتم. فهميدم كه آهنگ درخواستي هم ميزنه،! به همين خاطر پشت يكي از اين ويزيت كارتها نوشتم الهه ناز و از پشت غرفه صاايران رفتم تو تا به آقاي ارگ زن رسيدم. و كارت را بهش دادم و گفتم التماس دعا !
همين كه برگشتم ديدم داره كوك ميكنه كه الهه ناز بزنه !
من ظرفيت الهه ناز گوش كردن را ندارم. وقتي صداش را ميشنوم از خودم بي خود ميشوم.. بي اختيارداشتم قدم ميزدم كه ديدم كه چهره يكي خيلي آشناست. البته باز هم فكر كردم كه اشتباه كردهآم چون با 10 ثانيه ديدن كه قيافه كسي يادم نمي مونه !
بعله !يك نفر داشت غرفه مارا ديد ميزد، شكم برطرف شد و رفتم طرفش. يكدفعه ديدم كه رفت. دنبالش كردم تا بهش رسيدم. بعد سلام و احوالپرسي و گل و گلاب . :-)
و اون لحظه من چقدر عوض شده بودم. در حالي كه خود خودم بودم و از هر لحظه به خودم نزديكتر.
واي! چقدر مراقب بودم كه توي ذوقش نزنم يا ناراحتش نكنم. بهش هديه دادم ! خيلي ناقابل بود. چيزي نداشتم اونجا بهش هديه بدم. يك كتابچهاي دستم بود كه اونو هديه دادم. چون مي خواستم از من چيزي داشته باشه. مي خواستم يك كمي جبران كرده باشم. همه بديهايي كه در حقش كرده بودم را ! همه بديهايي كه چقدر راحت با يك جمله پاكشون كردم !:من در اينترنت خيلي فرق دارم !
در حالي كه خودم بودم. همه آنها ... !
گذشت و گذشت.
بعد از اينكه خداحافظي كرديم دلم نيامد كه تنها ولش كنم. دوباره رفتم دنبالش و باز هم شانسي پيداش كردم. آماده بود كه گريه كنه اما من به موقع رسيدم !
دوباره با هم راه افتاديم و رفتيم.. شريفم كجا بود !! غرفه واگذار شده بود.
ديگه كاري نمي تونستم بكنم. خداحافظي كه كردم احساس كردم كه چقدر مي تونه تنها شده باشه ! خودم هم همينطور.
چند دقيقه كه گذشت باز برگشتم سالن 5، اما ديگه خبري نبود..
اميدوار بودم كه دوستهاشو پيدا كرده باشه. اميدوار بودم كه تنهايي نرفته باشه.
چه احساس برادرانة خوبي داشتم . خوشحال بودم كه يكي را دوست دارم !!
------------------------
و بعدش ديگه منتظر كسي نبودم
نویسنده: ناصر ساعت
۶/۳۰/۱۳۸۱ ۰۸:۳۹:۰۰ بعدازظهر
لینک