شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۱
قبلا هم گفتهآم. من اين ترم درسي دارم با عنوان ؛تئوري اطلاعات؛ كه دكتر اكبري تدريسش ميكنه. اين درس واقعا عاليه. همش رياضيات.. عملي رياضيات كاربردي در كانالهاي انتقال داده و اين حرفها.. وارد جزييات نميشوم. اما من واقعا ازش لذت ميبرم. از معدود درسهاي دانشگاهي است كه من با جون و دل ميخونمش و بهش عشق ميورزم :-). تازه ميفهمم علاقه داشتن يعني چي :-)))))
مثلا ديشب سر يك تمرينش، حداقل سه ساعت وقت گذاشتم و بعدش كه حل شد يك حالت جالب و زيبا به من دست داده بود. (اسم حالتش را نميتونم بگم. شايد به قول بعضيها بي ناموسي باشه!!). تازه اين يكيش بود. كمي به خودم رسيدم و خرما خوردم و تقويت كردم و دوباره همينجور محكم افتادم رو بعدي و تا ساعت 25:30 دقيقه فردا !
تازه امروز صبح هم ادامه داشت.. توي ماشين هم داشتم راهحلهامو چك ميكردم و از روشهايي كه براي حل سوالها استفاده كرده بودم لذت ميبردم. ياد درس جبرو رياضيات جديد دبيرستان افتادم كه سر امتحان براي هر سوال، سه تا راه حل مينوشتم و بعد از امتحان هم با دبيرمون دو تايي مينشستيم و براشون توضيح ميدادم و (خودم و )اون هم كيف ميكرد(يم).:-) !!
(عجب خرخوني!)
نویسنده: ناصر ساعت
۷/۲۷/۱۳۸۱ ۰۸:۳۴:۰۰ بعدازظهر
لینک