جمعه، مهر ۰۶، ۱۳۸۶
او.حالش خوب است. آثار افسردگی در رفتارش کاملا از بين رفته است.
او ديگر.
زندگی اش روی روال است و روزگار مناسبی دارد. درگير کار و درس است و در هر فرصتی که به دست می آورد کوله بار و دوربين عکاسی اش را بر می دارد و به سفر می رود. او ديگر بر. اگر چه هنوز همدم دائمی برای خودش پيدا نکرده است ولی دوستان زيادی دارد که اوقات فراغتش را در کنار آنها سپری می کند. او ديگر بر نمی گردد. سر حال است و ديگر مثل قديمها دائم به مرگ و مير فکر نمی کند. او ديگر بر نمی گردد. زندگی را قبول کرده است و با واقعيت کنار آمده است. او ديگر بر نمی گردد. می داند که نمی تواند او ديگر بر نمی گردد. گذشته را تغيير دهد. خدا را شکر می کند و هر روز او ديگر بر نمی گردد. او ديگر بر نمی گردد.
از دلتنگستان