شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۱
سياسي.... لطفا چراغهاي خود را روشن كنيد:!
ديشب شبكه سه صدا و سيما، در يك برنامه به ياد ماندني و جالب و ديدني، شمههايي از يك دمكراسي واقعي را به نمايش گذاشت.
حول نشويد. منظورم اينه كه در برنامه ورزش شبكه سه كه هر شب به مجريگري آقاي جاويدي(؟) پخش ميشه، آقاي امير رضا خادم رئيس جوان فدراسيون كشتي را دعوت كرده بودند و حسابي به سوال گرفتن بودندش!. در طول برنامه، با چند منتقد هم تماس تلفني گرفته شد و آنها هم به مجري مشهدي تلويزيون در سوال پيچ كردن آقاي خادم كمك كردند..
البته آقاي خادم هم خوب جواب ميدادند و بعضا هم توجيه ميفرمودند. با اين موضوع كاري نداريم. ميخواستم اينو بگم كه چيميشد اگر هفتهاي ، ماهي، سالي يكبار رئيس جمهور، وزيران، نمايندگان، عدالتچيها و خلاصه همه و همه مسولين رده بالاي مملكتي راميكشيدند پاي تلويزيون و انتقاد ميكردند. و چي ميشد اگر با بعضي از مردم هم تماس ميگرفتند تا آنها دردهاي خودشان را مستقيم ارايه ميكردند. فكر مي كنيد در اون صورت، كسي مي توانست مردم را با چند تا كلمه كليشهاي زيبا به بازي بگيره؟ يا فكر ميكنيد در اون صورت كسي ميتونست به نام دين سالها حكومت كنه و خودشو عين دين بدونه و تمام منتقد ها را فراري كنه ؟!
آيا در اين صورت كسي ميتونست امپراتوري بزرگ اقتصادي خودشو پشت سر همه هياهوهاي سياسي موجود و نا موجود به پا كنه و هر يك از فرزنداش را رئيس و مدير جاهاي پردرآمد و كليدي كشور بكنه.؟
...
----
(شتر در خواب بيند پنبه دانه. گهي لپ لپ خورد گهي دانهدانه)
(با لهجه غليظ آقاي كاردان بخوانيد.) در ضمن كلمه “گهي“ را هم درست تلفظ نماييد.!!