جمعه، آذر ۲۳، ۱۳۸۰
البته در دهات ما اينترنت پيدا نميشه .. دهات كه چه عرض كنم. شهري زيبا در كنار دريا، با كوهي در ميان با مزرعه هايي بسيار زيبا و دل انگيز، با هوايي طبيعي و سالم و روح بخش . با مردماني خون گرم و صميمي. با بازار شلوغ ماهي فروشان شهر.. فقط باد ديد، كه به وصف كلام نايد!
اما هنر را ببين كه از همچين شهري چه ساخته اند. هنر را ببين كه با اين شهر و شهرهاي مشابه چه كرده اند.. شهري كه مي تواند محل تجمع توريستهاي دنيا باشد، از خيلي چيزها محروم هست... اينترنت كه ديگه بماند.. اونقدر مشكلات هست كسي به فكر اينترنت نيست.
واقعا آفرين به مسولين كشورمان. كه از چي، چي ساختهاند.
داشتم اينو مي گفتم كه احتمالا چند روزي كه ميرم شمال از نعمت نوشتن محروم خواهم ماند. چون اونورا از اينترنت خبري نيست.اما قول مي دهم كه وقتي برگشتم جبران كنم..
مي دونم دلتون تنگ خواهد شد و منتظرم خواهيد ماند. :-)